۲ مقاله در مورد ایام امتحانات و امتحانات
|
تقلب ممنوع |
|
|
| |
| |
|
| |
|
بعضي دانش آموزان و دانشجويان تقلب مي کنند چون يا سرشان شلوغ است و نمي خواهند براي مطالعه وقت بگذارند، يا آنقدر تنبل هستند که مي خواهند بدون صرف وقت و مطالعه ، نمره خوبي کسب کنند. بعضي ها هم آنقدر ترسو هستند که حس مي کنند بدون تقلب اصلا امکان قبولي در امتحان وجود ندارد. در اين رابطه ، در بررسي آقاي سپهري نيا هم عنوان شد که نگرش نسبت به تقلب در افراد داراي عزت نفس بالا منفي تر از افرادي بود که عزت نفس پايين داشتند. در مواردي هم عنوان شده است که نحوه سنجش دانش آموز و دانشجو نيز بسيار مهم است ، زيرا اگر صرفا سنجش براساس تعدادي امتحان به صورت محدود بوده و اساس کار تنها بر پايه نمره امتحاني باشد، انگيزه تقلب بالا مي رود چون در طول مدت تحصيل بررسي مناسب براي سنجش صورت نگرفته است. نتايج يک پژوهش که توسط آقاي سعيد بشيريان در همدان انجام شد، نشان داد انگيزه براي يادگيري عامل اساسي در کاهش تقلب است. در اين بررسي مشخص شد ميزان تقلب در دانشجوياني که پايبند اصول اعتقادي و اخلاقي هستند کمتر است. ضمنا اکثر مدرسان معتقدند برخورد قانوني با متقلبان باعث کاهش ميزان تقلب مي شود. در بررسي ديگري که انجام شده است نيز مشخص شد اگر وضعيت اجتماعي اقتصادي افراد را موردنظر قرار بدهيم ، در مدارسي که وضعيت اجتماعي اقتصادي آنها پايين تر است امکان بروز تقلب بيشتر است. ضمنا هر چه درجه و رتبه دانش آموزان بيشتر مي شود، تمايل کمتري به تقلب از خود نشان مي دهند. البته در سطح دبيرستان و دانشگاه ، مجددا تمايل و شيوع تقلب افزايش پيدا مي کند و بررسي ها نشان داده است اين افراد از همان مقاطع ابتدايي تحصيل به تقلب تمايل نشان مي داده اند. اسکار وايلد (Oscar Wild) مي گويد: بهترين راه براي اين که دانش آموزان خوبي داشته باشيم ، آن است که آنها را شاد نگهداريم. در اصل يکي از مهمترين اقداماتي که والدين و مسوولان مدرسه بايد به آن بپردازند، اين است که به کودکان بفهمانند به جاي آن که تحت تاثير عوامل خارجي قرار بگيرند تا رفتارشان اصلاح شود به خود دروني و باطن خود اعتماد کنند تا حتي لازم نباشد فردي بر کار آنها نظارت کند. به عبارتي فرزند شما بايد به طور خودکار قابل اعتماد بار بيايد. ضمنا والدين و مسوولان مدرسه بايد به رفتار خود هم توجه کنند، چون هر چه کنترل و حفاظت از بچه ها بيشتر باشد و از حد فراتر رود، بچه ها به شيوه ناسالم تري به اين جور رفتارها پاسخ مي دهند. نکته بعدي الگو بودن والدين است. وقتي شما خودتان دروغ مي گوييد، کلک مي زنيد يا با فريب ديگران به اهدافتان مي رسيد، فرزندتان هم ترجيح مي دهد با تقلب به نتيجه دلخواه برسد. البته بايد در نظر داشته باشيد هر دانش آموزي حتي براي يک بار هم که شده ، وسوسه مي شود تقلب کند و اين نحوه پرورش و تربيت اوست که باعث خودداري يا اقدام به تقلب مي شود. البته بررسي ها نشان مي دهد فرد متقلب بعد از اين کار احساس گناه مي کند و بسيار ناراحت و شرمگين مي شود. ضمن اين که افرادي که پي در پي به اين کار اقدام مي کنند، بدون آن که متوجه باشند، قدم در راهي مي گذارند که آينده آن به جز پشيماني چيز ديگري نيست ، چون معمولا اين جور افراد با هم ارتباط برقرار کرده و پاي آنها به ساير تخلفات اخلاقي و اجتماعي هم باز مي شود. حتي اگر چنين اتفاقي هم نيفتد، در سالهاي بعد که فرد بزرگ مي شود، ناآگاهي او در زمينه هاي مختلف باعث بروز مشکلات شغلي و اجتماعي مي شود و در نهايت ناچار است براي بهبود شرايط و موقعيت اجتماعي خود، موضوع را ياد بگيرد. در اصل افراد متقلب روي سر خود هم کلاه مي گذارند چون سطح اطلاعات خود را پايين نگه داشته و بعدها نتيجه آن را با خفت و خواري مي بينند. مشکل موجود در خصوص تقلب ، تکرار و به عبارتي اعتياد به آن است و بايد جلوي آن هر چه زودتر گرفته شود تا به عادت تبديل نشود. مثالي قديمي مي گويد افراد متقلب هيچ گاه برنده نيستند و برندگان هيچ وقت تقلب نمي کنند. اگر فرزند شما هم تقلب کرده و شما به آن واقف شده ايد، نکاتي را در نظر بگيريد: او را وادار کنيد موضوع مورد نظر را مجددا تا زمان يادگيري کامل مطالعه کند و در اين مدت حق تفريح يا بازي ندارد. سپس از او بخواهيد از معلم براي انجام اين کار معذرت خواهي کند. معمولا در صورتي که مسوولان مدرسه به اين امر واقف شوند، نمره دانش آموز صفر خواهد شد که در اين صورت والدين بايد اين مساله را بدون چون و چرا بپذيرند و حتي از مسوولان مدرسه بخواهند مراقبت بيشتري از دانش آموز حين امتحانات بعدي به عمل بيايد؛ زيرا اين کار در کاهش تقلب موثر است. چنانچه در بررسي خانم نعامي کارشناس ارشد علوم تربيتي در کشورمان مشخص شد، تهديد به تنبيه خفيف در کاهش تقلب دانش آموزان موثر است. به فرزندتان ياد بدهيد کسب نمره خوب هدف اصلي و نهايي تحصيل نيست. فرزند شما بايد تشنه يادگيري باشد و به اين صورت پرورش پيدا کرده باشد. مطمئن باشيد اگر فرزندتان صداقت و درستکاري را از شما ياد گرفته باشد، هرگز به چنين اعمالي دست نمي زند. بايد انگيزه و ريشه ارتکاب به تقلب را در او پيدا کنيد. در غير اين صورت مشکل هرگز برطرف نمي شود.
|
روزهاي خاکستري پرسش و پاسخ |
|
|
|
| |
از مسائل و موضوعات بسيار مهم و جدي اين روزها، در اکثر خانواده ها، موضوع شب هاي امتحان و دغدغه هاي والدين و دانش آموزان و کنکوري هاست. متاسفانه با نزديک تر شدن ايام امتحان ، اضطراب ، استرس و بعضا فشارها و تنشها روبه افزايش و تشديد گذاشته و فضايي نه چندان مطلوب و مناسب را بر خانواده ها و فرزندانشان حاکم مي کند. در ايام امتحانات عده اي از خواب و تغذيه مناسب و تفريح معقول فاصله مي گيرند، برخي ها کارهاي عادي و شخصي و ضروري خود را ترک کرده يا به تاخير مي اندازند، در اتاق را قفل محکم مي زنند، بيرون نمي آيند، با کسي حرف نمي زنند، مهماني نمي روند، تلويزيون نگاه نمي کنند و اطلاعيه سکوت مطلق را در خانه مي چسبانند. برخي ديگر دچار فشار عصبي مضاعف مي شوند و روز و شب و ايام را برخود و اطرافيان خود تلخ و سياه مي کنند و از سويي ديگر پرسشها و حساسيت هاي والدين از فرزندان هر روز بيشتر و بيشتر شده و تازه يادشان مي آيد که امتحانات نزديک است و فرزندشان احيانا آمادگي لازم را ندارد؛ فشارهايي که مسلسل وار، بر روح و مغز و اعصاب دانش آموز يا داوطلب کنکور شليک مي شود و چه بسيار دعواها و جر و بحثهايي که بين والدين با فرزندان يا والدين با خود در مي گيرد و تنشهايي که ايجاد مي شود! که همه اينها متاسفانه نتيجه اي جز اخلال در ذهن و قدرت يادگيري فرزند ما و افزايش نگراني و اضطراب در آنها به بار نمي آورد. با کمي بيش و کم ، فضاي حاکم بر اکثريت قريب به اتفاق خانواده ها و فرزندان در اين ايام چنين است. براستي اين شرايط نامناسب و تيره واقعا، شرايط مناسبي براي آموختن و يادگيري و ارائه امتحان موفق از جانب فرزند ماست؟ آيا اساسا راههاي معقول تر و بهتري براي ارتباط و همراهي والدين با بچه ها و کمک به آنان، خصوصا در اين ايام وجود دارد؟ در اين شرايط حداقل آسيب جدي به فرزندانمان ، همانا بيزاري و زده شدن از درس و کتاب و مدرسه و امتحان است و اين نتيجه تلخ را ظاهرا هيچ کس نمي پسندد و نمي خواهد. و اما ريشه و عوامل بروز و ظهور اين اضطراب و استرس ها کجاست؟ آيا روشهايي براي برون رفت از آنها وجود دارد در نهايت راه و چاره و تدبيري براي محو يا به حداقل رسانيدن اين استرس هاي زيانبار وجود دارد؟ در اين فرصت برآنيم مقداري به اين پرسشها پاسخ دهيم و با ارائه راهکارهايي به والدين محترم و دانش آموزان ، شرايط را بهبود نسبي بخشيده و در محيطي آرام و معقول ، امتحانات به خوبي و با کمترين هزينه برگزار شوند. عوامل اساسي در ايجاد و افزايش اضطراب - نارسايي هاي موجود و عدم توسعه يافتگي جامع آموزش و پرورش - نقش والدين و آسيب شناسي رفتار آنان با فرزندان بويژه در ايام امتحانات - آسيب شناسي رفتار دانش آموزان و داوطلبان کنکور الف. اگر چه در سيستم آموزش و پرورش کشور، خصوصا در سالهاي اخير تغييرات مثبت و قابل ملاحظه اي صورت گرفته ، اما به نظر مي رسد هنوز اين تغييرات براي خانواده ها و احيانا دانش آموزان بخوبي تبيين نشده يا احتمالا خانواده ها و فرزندان آنان خود را با اين تغييرات بخوبي وقف نداده اند تا از اضطراب ها و ترسهاي بيجاي خود بکاهند. به دليل اين که در اين مقاله قصد پرداخت بيشتر و ريشه اي تر اين عامل را نداريم ، به 2دليل بسيار مهم ديگر که نقش والدين و نقش دانش آموزان است ، مي پردازيم و نقش نارسايي هاي سيستم آموزش و پرورش در افزايش اضطراب را به وقتي ديگر موکول مي کنيم. ب. نقش والدين ، بايدها و نبايدها: والدين گرامي توجه داشته باشند که مسووليت آنان در زمينه درس و امتحان فرزندانشان ، اختصاص به شبها و ايام امتحانات ندارد. متاسفانه برخي از والدين به درس و مدرسه فرزندان خود اهميت لازم و شايسته را نمي دهند و بنا به دلايلي همچون کار و گرفتاري و مشغله ها و... نظارت مستمري بر تحصيلات او نداشته و فرزند خود را کاملا رها کرده اند. برخي ديگر از آن طرف پشت بام افتاده اند، به طوري که لحظه به لحظه و همراه با فشار و سختگيري هاي شکننده با فرزند خود رفتار مي کنند. دسته اول در شبهاي امتحان غالبا به خود مي آيند و به سراغ فرزند خود مي روند و در اين مقطع حساس امتحانات با سوال و پرسشهاي تند و بعضا ناشيانه و با حالتي دستوري ، موجب افزايش اضطراب فرزند خود و در نهايت ايجاد خلل در يادگيري ها و عدم استفاده درست از آنچه آموخته اند مي شوند. دسته دوم که راه افراط و داشتن حساسيت هاي بسيار بالا و کنترل شديد و سخت را پيش گرفته اند، غالبا توجه ندارند که روح و اعصاب و حافظه فرزندشان با اين فشارها آسيب ديده و به مرور تخريب مي شود و اين فشارهاي مضاعف و سنگين در نهايت آرامش مناسبي را که او براي انجام يک امتحان موفق و سربلند دارد، از او سلب مي کنند. يقينا هر 2گروه از اين والدين در راه و روش خود مي بايست ، تجديدنظر جدي کنند. از طرفي برخي ديگر از خانواده ها، متاسفانه بسياري از آرزوهاي تحقق نيافته خود را از طريق فرزندانشان دنبال و جستجو مي کنند و اجازه نمي دهند که فرزند آنها، براساس علاقه ، توانايي ، استعداد خودش تصميم بگيرد. اين قبيل والدين محترم بدانند که فرزند آنها، خود آنها نيست او انساني متفاوت از آنهاست ، اگرچه ميوه و ثمره زندگي آنها باشد. والدين گرامي لازم است به سرنوشت تحصيلي و علمي و اخلاقي فرزند خود اهميت بدهند، ولي حساسيت هاي زياد از خود نشان ندهند که آثار منفي و سويي را بر جاي مي گذارد. اکثريت والدين با داشتن حساسيت هاي افراطي ، به نيت اهميت دادن به تحصيل و علاقه و دلسوزي ، آينده فرزندانشان را هم به لحاظ روحي و جسمي و هم به لحاظ علمي آسيب مي رسانند و اکثرا خود آنان هم ، متوجه نيستند که روشهاي آنان اشتباه و غيرکارشناسانه است. تاکيد و فشار روي آوردن نمره هاي بالا از جمله ديگر عوامل افزايش اضطراب در فرزندان است. سعي کنيم به جاي تاکيد و دادن پاداش ، به نمره اهميت و پاداش را به تلاش مفيد فرزندانمان بدهيم. فراهم آوردن فضاي آرام و به دور از تنش در محيط خانه و در همه ايام سال خصوصا شبهاي امتحان براي فرزندان. تذکر مهم : اين شرايط نبايد، سخت و سنگين و شبيه حکومت سکوت مطلق و موجب ضايع شدن حقوق فرزندان ديگر در خانواده شود. تشويق به ترغيب فرزندان خود به مطالعه کتابهاي غيردرسي در طول سال که براي تحقق اين هدف ، والدين مي بايست خود در مطالعه پيشقدم باشند و با معرفي و ارائه چند کتاب مفيد و جذاب به فرزندان خود موجب علاقه آنان به درس و کتاب و مطالعه و همچنين کاهش اضطراب از کتابخواني و امتحان شوند. متاسفانه برخي والدين با روشهاي نادرست خود، موجب وابسته بار آوردن فرزندان خود (خصوصا در مقطع ابتدايي) به درس و مطالعه و کتاب شده و مانع از بروز و ظهور شخصيت مستقل آنان مي شوند. ج: دانش آموزان / داوطلبان کنکور: بايدها و نبايدها: از علل عمده اضطراب دانش آموزان اين است که متاسفانه اکثريت دانش آموزان ، يادگيري همه درسها و خواندن همه کتابها را به شب يا ايام امتحان موکول مي کنند و درواقع گويي در دقيقه 90بازي تحصيل ، وارد اين ميدان مي شوند. بايد دانست که يک سال درس نخواندن و انباشت کتابها و منابع درسي همچون ديوار بلندي مي شود که شما به دست خود و با غفلت ، تنبلي يا بي برنامگي ساخته ايد و حالا براي عبور از آن وحشت زده و دچار استرس شده ايد. به طور حتم امتحان سخت و دشوار نيست و مانند همه موضوعات روزمره زندگي است ؛ بلکه اين ضعف ما و عدم آمادگي هاي ماست که موجب وحشت و اضطراب شده. اين موضوع با مشاهده بچه هايي که شب امتحان براي آنان با شبهاي ديگر فرقي ندارد و با آرامش خاصي هم راحت غذا مي خورند، هم راحت استراحت مي کنند و هم در نهايت در امتحان با روحيه اي بسيارخوب و آرام موفق مي شوند، اثبات مي شود. | |