موشُکُلِه

بوش ، بلوز و ماساژ

دست به سوتي دادن بوش معروف و محشر است. مثلا همين چند وقت پيش بود که در سالن اجلاس سران جهان ، روي کاغذي خطاب به وزير امور خارجه (و در اينجا داخله)اش نوشت : «آيا سرکار عليه ، صلاح مي دانيد بروم دستشويي؟»
تفسير سياسي : بعضي از رئيس جمهورها بدون اجازه وزير خارجه شان دست به آب هم نمي زنند تا چه رسد به «دست به آب رفتن» عرف ديپلماتيک شان اين است. کمي تيک. مي زند. چند روز پيش هم باز جناب بوش ، دسته گل به آب داد. در حاشيه نشست اخير سران «گروه 8» (با بليت رفت و برگشت) که در روسيه برگزار شد؛ غافل از اين که ميکروفن جلوش باز است ، با «بلر» نخست وزير انگليس حرفهايي زد که ناخواسته از بلندگوها پخش شد و يک روزنامه ژاپني به نام «سانکي» (بر وزن دانکي مترجم) اقدام به چاپ تمام اين گفتگو يا اين سوتي بزرگ کرد. ديالوگ ها را ملاحظه بفرماييد:
بوش : از بلوزي که هديه کردي ممنونم. مي دونم که خودت آن را برايم انتخاب کردي.
بلر : البته که من انتخاب کردم. من حتي خودم آن را برايت بافتم.
بوش : از کوفي عنان ، دبيرکل سازمان ملل چه خبر؟ از پيشنهاد او درباره آتش بس در لبنان خوشم نمي آيد. کاندي [کاندوليزا رايس] قرار است بزودي راهي منطقه شود....
توضيح : اين گفتگو بيش از اينهاست ، صفا و صميميت مابين «بوش و بلر» را ملاحظه کرديد؟ اوج صميميت به حدي است که از خانم «کاندوليزا» با عنوان «کاندي» (يا احتمالا کاندي جون) نام مي برند که نشان از تحکيم و تعميق روابط ميان آنها دارد.
خلاصه کلام : اين سه چهره سياسي ظاهرا روي هم رفته روابط حسنه خوبي دارند. چنان محکم و مستحکم که مو لاي درزش نمي رود.
شاهد از غيب : چند روز پیش هم گوشه ديگري از «نيمه پنهان» بوش برملا شد. عکسي رنگي از بوش در حاشيه اجلاس سران گروه 8 چاپ شده بود ، در حالي که در نهايت صفا و صميميت ديپلماتيک مشغول ماساژدادن شانه هاي آنجلا مرکل ، صدراعظم آلمان بود تا خستگي اجلاس از تنش در برود. زير عکس هم يک بيت شعر آمده بود که مصرع اولش زبان حال بوش و مصرع دوم زبان حال خانم مرکل بود. از بي عرضگي تو حوصله م سر رفت / آخيش !... اقلا خستگيم در رفت باز هم ملاحظه مي کنيد اوج صميمت ميان اعضاي گروه 8 و در راس آنها جناب بوش را؟... براي پيش بردن اهدافش در منطقه ، هم حاضر است بلوز بگيرد ، هم ماساژ بدهد ، هم... بدين وسيله هم آقاي بوش صاحب بلوز مي شود و هم خانم مرکل خستگي اش در مي رود.