آخرین اخبار و حوادث داخلی
آخرین اخبار و حوادث داخلی
سقوط مرگبار دختر 20 ساله از طبقه 15 ساختمان | ||
| ||
دختر 20 ساله تهراني بامداد ديروز خود را از طبقه 15 يک مجتمع مسکوني به پايين پرت کرد و به زندگي اش پايان داد. ساعت 7 بامداد روز گذشته يکي از اهالي شمال تهران با کلانتري 101 تجريش تماس گرفت و از مرگ دختر جواني خبر داد. به دنبال اين ماجرا ، ماموران کلانتري به محل حادثه که در حوالي برجهاي سفيد دوقلوي فرمانيه بود ، اعزام شدند و ماجرا را به هنرمند ، بازپرس کشيک دادسراي جنايي تهران اطلاع دادند. ماموران در بررسي از محل حادثه پي بردند که دختر جوان از طبقه 15 يک مجتمع به پايين سقوط کرده است. با دستور بازپرس هنرمند ، جسد دختر جوان به پزشکي قانوني انتقال يافت و در بررسي از جيبهاي او ، کاغذي يافت شد که داخل آن نوشته شده بود ، من درسا 20 ساله هستم ، پدر و مادرم از هم جدا شده و در خارج از کشور زندگي مي کنند و اين وصيتنامه را ساعت 4 بامداد نوشته ام چراکه تا چند ساعت ديگر زنده نخواهم بود. با کشف هويت دختر جوان ، تحقيقات پليسي براي فاش شدن انگيزه مرگ وي آغاز شده است. |
دوستي خياباني سرانجام با نقشه قتل والدين پايان گرفت | ||
| ||
دختري که با همدستي پسر مورد علاقه اش با خوراندن قرصهاي بيهوشي ، پدرش را به قتل رسانده بود ، روز گذشته در دادسراي جنايي تهران منکر جنايت شد و مدعي گرديد قاتل ، پسر مورد علاقه اش است. شامگاه 16 دي سال گذشته يکي از مسوولان بيمارستان لقمان تهران با مرکز فوريت هاي پليسي 110 تماس گرفت و خبر از مرگ مشکوک پيرمردي داد. به دنبال اين ماجرا ، کارآگاهان جنايي پليس پايتخت به بيمارستان اعزام شدند و موضوع را به بازپرس کشيک جنايي اطلاع دادند. ماموران در تحقيق از مسوولان بيمارستان پي بردند که دختري ، پدر و مادر سالخورده اش را که دچار مسموميت شده بودند ، به اين مرکز درماني انتقال داده ، اما مرد 60 ساله به نام اميرهوشنگ جان باخته و همسرش فيروزه در کما به سر مي برد. با دستور بازپرس اصغرزاده جسد مقتول به پزشکي قانوني منتقل و تحقيقات از خانواده پيرمرد آغاز شد. کارآگاهان به طور جداگانه به بازجويي از فرزندان مقتول پرداختند که يکي از دختران پيرمرد دچار تناقض گويي هاي متعدد شد و اين فرضيه براي کارآگاهان جنايي قوت گرفت که ممکن است وي در پي يک انتقامجويي شخصي ، پدرش را به قتل رسانده باشد بنابراين دختر 21 ساله به نام ليدا به عنوان مظنون به قتل بازداشت شد. ليدا در بازجويي هاي پليسي منکر جنايت شد اما وقتي خود را در مظان اتهام قتل ديد ، قفل سکوتش را شکست و بصراحت اعتراف به جنايت کرد و گفت : دچار عذاب وجدان شده ام و مي خواهم واقعيت را بگويم. واقعا از مرگ پدرم ناراحت هستم. من با پسر 22 ساله اي به نام محمدصادق آشنا شدم و قصد داشتيم با هم ازدواج کنيم که با مخالفت پدر و مادرم روبه رو شدم بنابراين تصميم گرفتيم آن دو نفر را از سر راه خود برداريم. با اعترافات صريح وي ، محمد صادق هم دستگير شد و بصراحت به همدستي با ليدا اعتراف کرد. بدين ترتيب متهمان با قرار قانوني روانه زندان شدند. روز گذشته متهمان براي تحقيقات بيشتر به شعبه دوم بازپرسي دادسراي امور جنايي تهران انتقال يافتند ولي در جريان تحقيقات ، جنايت را بر گردن يکديگر انداختند. ليدا متهم به قتل در اظهاراتش مدعي شد که قاتل ، محمد صادق است و او را به زور وادار به همکاري کرده است. وي ادامه داد: خانواده من با ازدواجمان مخالف بودند بنابراين به پيشنهاد پسر مورد علاقه ام نقشه قتل پدر و مادرم را کشيديم. محمد صادق از من خواست قرص ها را داخل آبميوه ريخته و به خوردشان بدهم. چندين بار اين کار را کردم تا شب حادثه 15 عدد قرص را داخل سوپ حل کردم و به آنها خوراندم. محمد صادق متهم ديگر پرونده اظهارات همدستش را نپذيرفت و گفت : من گمان مي بردم ليدا قرص ها را براي اين که اعصابش آرام شود ، نياز دارد و نمي دانستم او قصد قتل والدينش را دارد. روز گذشته با انکار متهمان ، بازپرس حسين اصغرزاده ، دستور ويژه اي را براي کارآگاهان جنايي صادر کرد تا تحقيقات پليس ادامه پيدا کند. |
سرشاخه هاي گلدکوئيست همديگر را گروگان گرفتند | ||
| ||
10 عضو سرشاخه گلدکوئيست که پس از اختلاف مالي اقدام به گروگانگيري کرده بودند دستگير شدند. روز گذشته ماموران کلانتري 106 نامجو با ظنين شدن به 5سرنشين يک دستگاه خودرو وقتي آن را متوقف کردند ، مشخص شد 4 سرنشين ، جواني به هويت وحيد را به صورت مسلحانه ربوده اند. در اين ارتباط، پرونده اي تشکيل و به دستور بازپرس جنايي براي تحقيقات به اداره اول پليس آگاهي ارجاع و مشخص شد ، 4 متهم دستگير شده از سرشاخه هاي شرکت هرمي موسوم به گلدکوئيست هستند که پس از اختلاف با وحيد او را ربوده و درصدد دستيابي به فرد ديگري با هويت ابوذر بوده اند که وي نيز از سرشاخه هاي گلدکوئيست است. دستگيري 5 متهم ديگر سرهنگ سلطاني ، معاون پليس آگاهي با اشاره به اين پرونده گفت : پس از دستگيري 5 متهم ، تحقيقات کارآگاهان اداره اول پليس در اين زمينه آغاز شد و با شناسايي محل سکونت ديگر سرشاخه ها ، ماموران در عمليات ضربتي موفق شدند 5 عضو ديگر اين شرکت هرمي را دستگير کنند. با تحقيق از متهمان معلوم شد آنها به دليل اختلافات مالي پس از به گروگان گرفتن وحيد ، درصدد ربودن يکديگر بوده اند. سلطاني افزود: با صدور دستور قضايي در اين ارتباط ، تحقيق در اين زمينه ادامه دارد. يادآور مي شود ، بر اساس اعلام مسوولان قضايي کشور فعاليت شرکت هرمي گلدکوئيست غيرقانوني محسوب مي شود و پرونده سرشاخه هاي اين شرکت در محاکم قضايي در حال پيگيري است. |
ايست قلبي ، علت مرگ اکبر محمدي | ||
| ||
![]() | ||
به دنبال اظهارنظرهاي متفاوت پيرامون مرگ اکبر محمدي در زندان ، قاضي فخرالدين جعفرزاده عنوان کرد: وي به دليل ايست قلبي فوت کرده است. مرگ اکبر محمدي چه زماني به دادسرا اعلام شد؟ در تاريخ 8 مرداد 1385 ساعت 20 مسوولان زندان در تماس با قاضي کشيک دادسراي جنايي اعلام کردند اکبر محمدي در زندان فوت کرده است. با بررسي در اين ارتباط معلوم شد وي پس از آن که احساس ناراحتي مي کند به بهداري زندان منتقل مي شود که پزشک معالج زندان متوجه مي شود ، اکبر محمدي دچار ايست کامل قلبي و تنفسي شده است که بلافاصله اقدامات لازم براي احيا انجام مي شود اما اين تلاشها بي نتيجه بوده است. وي داروي خاصي مصرف مي کرده بيماري خاصي داشت؟ بله وقتي پزشکان او را معاينه مي کنند متوجه مي شوند يک قرص T.N.G که افراد براي ناراحتي قلبي از آن استفاده مي کنند در زير زبانش قرار داشته است. براساس پرونده هاي باليني موجود در بهداري زندان که اکنون به دادسراي جنايي ارسال شده است ، اکبر محمدي از فروردين سال 79 به طور مرتب به پزشکان متخصص بهداري زندان به علت ناراحتي هايي که داشته مراجعه مي کرده است. آيا در جسد آثار ضرب و جرح وجود داشت؟ پس از انتقال جسد به پزشکي قانوني شخصا به اتفاق بازپرس به محل مراجعه و به همراه متخصصان پزشکي قانوني ، جسد به طور کامل معاينه شد که مشخص شد کوچکترين آثار و علائم کبودي در بدن وي وجود ندارد. جسد کالبدشکافي شد؟ بله ، جسد در حضور من و بازپرس جنايي توسط دکتر نازپرور ، رئيس سالن تشريح و ديگر دستياران وي به طور دقيق کالبدشکافي و قرار شد نتيجه نهايي و علت تامه مرگ به دادسراي جنايي اعلام شود. پزشکان مرکز پزشکي قانوني علت مرگ را چه مي دانند؟ تشخيص اوليه ايست قلبي است اما پس از ارائه نتيجه کالبدشکافي گزارش به صورت کتبي به بازپرس پرونده اعلام خواهد شد. از پزشکان معالج زندان و پزشکي قانوني تحقيق شده است؟ بله ، پرونده باليني اکبر محمدي يک پرونده قطور است. پزشکان عقيده دارند چون وي اقدام به اعتصاب غذا کرده ، سيستم دفاعي بدن او تحليل رفته است. در اعتصاب غذا ممکن است يک لحظه شوک وارد شده باشد که اين شوک موجب ايست قلبي و تنفسي شده است اگر چه پزشکان بر اين عقيده اند که ممکن است براي برخي ديگر که اقدام به اعتصاب غذا مي کنند ، اين مدت طولاني تر باشد. شايعات فراواني در خصوص مرگ اکبر محمدي وجود دارد؟ ما در دادسراي جنايي روند قضايي پرونده را دنبال مي کنيم. اين شايعات تکذيب مي شود و هيچکدام صحت ندارد. اين پرونده همانند ديگر پرونده هايي است که روزانه به دادسراي جنايي ارسال مي شود و ما با دقت آنها را بررسي و سپس تصميم قضايي و قانوني را اتخاذ مي کنيم. |
مامورهاي قلابي ، لباس مردم را بو مي کشيدند | ||
| ||
![]() | ||
مامورهاي قلابي که با بو کردن لباس مردم اقدام به سرقت مي کردند ، پس از آخرين سرقت تحت تعقيب پليس آگاهي قرار گرفتند و يکي از آنها دستگير شد. فردي با مراجعه به شعبه سوم بازپرسي دادسراي جنايي با ارائه شکايتي عنوان کرد: حدود 6 ميليون تومان پول همراه داشتم تا از يک شرکت خودروسازي وسيله نقليه بخرم ، در 45 متري زرند در حوالي سايپا ديزل ، 3 نفر که سوار خودروي پژو پرشيا بودند، مرا متوقف و پس از بو کردن لباسهايم عنوان کردند، مامور هستند و من مواد مخدر حمل مي کنم. شاکي افزود: به دنبال اين موضوع ، آنها مرا بازرسي بدني کرده و سپس پولهايم را سرقت کردند و هنگامي که قصد فرار داشتند ، در يک لحظه شماره پلاک خودروي آنها را که روي صندلي عقب بود ، به ذهن سپردم و در ادامه آنها با رها کردن من و سرقت پولهايم متواري شدند. دستور پيگيري به دنبال اين شکايت ، بازپرس روشن دستور پيگيري و تحقيق در اين زمينه را صادر کرد و پس از استعلام شماره خودرو ، ماموران ردپاي سارقان مامورنما را در شهرک انديشه شناسايي کردند. با صدور نيابت قضايي و عزيمت تيمهاي عملياتي پليس آگاهي به محل ، ماموران پس از ورود به خانه يکي از ماموران قلابي به هويت مبارک احمدي ، او را که از طايفه سندي معروف به پاکستاني تيره جنگي هاست دستگير و در بازرسي از خانه مقاديري اسناد و مدارک جعلي شامل انواع گذرنامه و گواهينامه را همراه يک قبضه سلاح کمري کشف و ضبط کردند و متهم براي ادامه تحقيقات به شعبه 5 پليس آگاهي منتقل شد. شناسايي کنيد با اعتراف متهم به سرقت تحت پوشش ماموران ، بازپرس روشن با هشدار به مردم در حفظ هوشياري ، از آنها خواست در مواجهه با کساني که خود را مامور معرفي مي کنند ، ابتدا از مامور بودن آنها اطمينان پيدا کنند و در صورت مشکوک شدن به اين افراد ، پيش از هر نوع همکاري و قرار دادن اموال و مدارک خود در اختيار آنها ، موضوع را به مرکز فوريت هاي پليسي 110 گزارش کنند. بازپرس جنايي در ادامه با تاکيد بر چاپ تصوير متهم بدون پوشاندن چهره از مردم خواست چنانچه شکايتي عليه متهم دارند به شعبه 5 پليس آگاهي و يا شعبه سوم بازپرسي دادسراي جنايي مراجعه کنند. يادآور مي شود تلاش گسترده پليس براي دستگيري همدستان متهم ادامه دارد. |
آدم رباها تهديدکردند ؛ کودک 11 ساله را به ايدز آلوده خواهند کرد | ||
| ||
![]() | ||
5 مرد آدم ربا که شبانه با تهديد سلاح پسر 11 ساله کرجي را در خيابان ربوده و به يکي از شهرهاي غرب کشور انتقال داده و در قبال آزادي اش 30 ميليون تومان پول نقد خواسته بودند، با تلاش ويژه کارآگاهان اداره يکم پليس آگاهي کرج دستگير شدند و فرد ربوده شده به آغوش خانواده اش بازگشت. سردار رضا زارعي ، فرمانده انتظامي استان تهران روز گذشته با اشاره به آزادي پسر 11 ساله کرجي از چنگال 5 مرد آدم ربا گفت : عصر روز 4 مرداد امسال زوج ميانسالي به کلانتري 22 مهرشهر کرج مراجعه کردند و از ربوده شدن فرزند 11 ساله خود به هويت اميرعلي خبر دادند. اين زوج عنوان کردند ، پسرشان با دوچرخه براي بازي کردن از خانه خارج و به يکباره ناپديد شده است و هنگامي که آنها در حال جستجوي فرزندشان بودند ، مرد ناشناسي با آنها تماس گرفته و در قبال آزادي اميرعلي ، 30 ميليون تومان پول نقد خواسته است. آغاز تحقيقات رئيس پليس استان تهران ادامه داد: با اطلاعاتي که اين زن و مرد در اختيار ماموران قرار دادند و با توجه به حساسيت موضوع پرونده اي تشکيل شد و در اختيار پليس آگاهي کرج قرار گرفت و به دستور سرهنگ ميرمطهري ، رئيس اداره آگاهي کرج ، کارآگاهان اداره يکم مبارزه با جرايم سرقت مسلحانه و آدم ربايي به سرپرستي سرهنگ عيوضي در قالب 5 تيم عملياتي ، تحقيقات خود را آغاز کردند. سردار زارعي افزود: کارآگاهان ضمن آموزش به خانواده شاکي ، به بررسي محله هايي که احتمال مي رفت آدم ربايان ، فرد ربوده شده را در آنجا پنهان کرده باشند ، پرداختند و در پي تحقيقات نامحسوس خود دريافتند ربايندگان از کيوسک هاي تلفن همگاني نقاط مختلف کرج تماس مي گيرند و مدت زمان مکالمه آنها با خانواده شاکي ، چند دقيقه بيشتر نيست. تهديد ربايندگان به قتل پسر بچه کرجي وي ادامه داد: 2 روز پس از تجسس هاي پليسي ، يکي از ربايندگان با خانواده شاکي تماس گرفت و گفت ، چون ماجرا را با پليس در ميان گذشته ايد ، پسر خود را از پليس تحويل بگيريد ، با اين کارتان ديگر فرزندتان را نخواهيد ديد و او را با تزريق خون آلوده به ايدز ، به قتل مي رسانيم. کارآگاهان با توجه به اين که ربايندگان هيچ گونه ردي از خود بر جاي نگذاشته بودند ، تحقيقات خود را روي افرادي که با خانواده شاکي در رفت و آمد بودند و احتمال مي رفت با ربايندگان در ارتباط باشند ، متمرکز کردند و پي بردند جواني به نام پوريا که قبلا براي عکاسي با يک گروه هنري به اين خانه آمده است ، يک روز پيش از ربوده شدن اميرعلي در حوالي خانه شاکي ديده شده و اين فرضيه که ممکن است وي در اين آدم ربايي نقش داشته باشد ، قوت گرفت و پليس به تعقيب او پرداخت. بنابر اين گزارش ، ماموران در پي اقدامات اطلاعاتي پي بردند وي در يک خانه روستايي در غرب کشور به سر مي برد ، به اين ترتيب ماموران با کسب نيابت قضايي از بازپرس رست به محل فوق اعزام شدند و پس از محاصره اين خانه روستايي ، بامداد 9 مرداد 3 تن از ربايندگان را شناسايي و پسر ربوده شده را در حالي که با چشماني بسته در داخل حمام خانه زنداني شده بود ، آزاد کردند و پس از انتقال به کرج او را تحويل خانواده اش دادند. سردار زارعي تصريح کرد: متهمان خود را پوريا ، حسين و شبانعلي معرفي و در بازجويي هاي پليسي بصراحت به ربودن پسر بچه کرجي با همدستي 2 متهم ديگر به نامهاي ابوالفضل و مسعود اعتراف کردند. تقاضاي 30 ميليون توماني يکي از ربايندگان در اظهاراتش به پليس گفت : در کارهاي عکاسي و فيلمبرداري مشغول کار بودم اما پس از مدتي ، کارفرمايم مرا اخراج کرد. مرد آدم ربا ادامه داد: پس از مدتي بيکاري ، تصميم گرفتم يک مرد مغازه دار را به گروگان بگيرم و از خانواده اش اخاذي کنم بنابراين ماجرا را با 2 نفر از دوستانم در ميان گذاشتم و قرار شد پس از شناسايي يک مغازه دار ثروتمند در کرج نقشه آدم ربايي را اجرا کنيم. از اين رو سوژه خود را از ميان يکي از مغازه داران محله دهقان ويلا انتخاب کرديم و دختري را سراغ او فرستاديم تا از اين طريق او را به يک مکان خلوت بکشانيم و به گروگان بگيريم که موفق نشديم و در ادامه تصميم به ربودن اميرعلي 11 ساله گرفتيم. متهم افزود: چند سال پيش وقتي به عنوان عکاس در يک فيلم تلويزيوني همکاري داشتم ، به خانه پدري اميرعلي در مهرشهر کرج که محل ضبط برنامه بود رفتم و از همان موقع فهميدم وضع مالي خوبي دارند بنابراين تصميم گرفتم اين پسر بچه را به گروگان بگيريم و از خانواده اش اخاذي کنيم. به اين ترتيب طبق يک نقشه از پيش تعيين شده به يک دستگاه خودروي سمند به حوالي خانه آنها رفتيم ، اميرعلي با دوچرخه اش در خيابان بود، به او نزديک شديم و در يک لحظه دهانش را گرفتيم و با تهديد سلاح او را ربوديم و بعد با تماسهاي متعدد از خانواده اش پول خواستيم. مرد آدم ربا اظهار کرد: 2 روز اميرعلي را در خانه اي در هشتگرد کرج پنهان کرديم و بعد به بهانه اين که او بيمار است و برادر يکي از دوستانمان است ، به خانه پدري حسين در يکي از شهرستان هاي غرب کشور برديم و در ميانه راه براي اين که کسي به ما شک نکند ، پسر بچه را داخل صندوق عقب گذاشتيم اما پس از چند روز مخفيگاهمان لو رفت و دستگير شديم. با اظهارات متهمان بازداشت شده ، مخفيگاه 2 همدست فراري آنها در يکي از محله هاي کرج و هشتگرد شناسايي شد و آنها نيز دستگير شدند و در بازجويي هاي پليسي بصراحت به همدستي با آنها اعتراف کردند. روز گذشته 5 مرد آدم ربا با قرار قانوني از سوي بازپرس رست ، رئيس شعبه 12 دادسراي ناحيه 3 کرج بازداشت و براي تحقيقات تکميلي روانه بازداشتگاه پليس شدند. |